آن چه شریعتی به منزله دین، اسلام یا تشیع میفهمد در قیاس با آنچه بسیار دیگری میفهمند صرفاً یک مشترک لفظی» است. آن چیزی که شریعتی به منزله دین یا اسلام می فهمد امری وجودی  است؛ یعنی شریعتی دین را نه صرفاً به منزلة بخشی از فرهنگ،  مجموعه ای از باورهای نهادینه شده تاریخی، و موضوعی برای پژوهش علمی یا یک ایدئولوژی ی بلکه دین را به منزله نحوه ای از هستی و بودن انسان در جهان میبیند و میتوان بیان داشت که مواجهه وی با دین علیرغم اینکه یک مواجهه مؤمنانه بوده، مواجهه ای پدیدارشناسانه نیز هست و این وجه پدیدارشناسانه همان چیزی است که در میان سنتگرایان و نیز نوگرایان جامعه ما تا حدودی زیادی غایب است. 

بیژن عبدالکریمی

 


مشخصات

آخرین جستجو ها